موضوعی هست که بعضا شبها نمیذاره بخوابم. توصیه میکنم که نخونیدش، مگه این که آماده پذیرش غم و اندوه باشید. با یک خاطره شروع میکنم. چند هفته پیش، یک کمپین توییتر در موری داشتیم و خیلی موفق بود. گفته بودیم مردم زیر پستمون کامنت بذارن و ما هم از روی توییتها و پروفایلهاشون، بهشون یه استایل پیشنهاد میدادیم. ۴۵۰تایی کامنت اومد و اونقدر زیاد بود که قرار شد همه کمک بدیم و هر کسی یک تعداد توییت رو قبول کنه و بره جواب بده. در نگاه اول کار جالبی بود، مخصوصا اونجاها که به رفقا پیشنهاد میدادیم. ولی خیلی زود سمت تاریکی که توش قایم شده بود پیدا شد، و اونقدر دارک بود که کل تجربهم رو خراب کرد...